فیلم سینمایی «رها» از نگاه سواد مالی

حسین جعفرزاده کارشناس ارشد مالی در یادداشتی به بررسی فیلم «رها» از زاویه سواد مالی پرداخته است. در خلاصه داستان این فیلم آمده است: توحید ۵۵ ساله به همراه همسر و فرزندانش زندگی متوسطی دارند، تا اینکه یک اتفاق، داستان زندگی آن‌ها را برهم می‌ریزد.

به گزارش روابط عمومی شرکت اطلاع‌رسانی و آموزش بورس، رها فیلم درام ایرانی محصول سال ۱۴۰۳ به کارگردانی حسام فرهمند و تهیه‌کنندگی سعید خانی است. شهاب حسینی، غزل شاکری، ضحا اسماعیلی، آرمان میرزایی، محمدرضا سامیان بازیگران فیلم هستند. در یادداشت حسین جعفرزاده، آمده است:

در فیلم می‌بینیم که پدر خانواده در شرایط بسیار سخت مالی دست به رفتارهای غیرمنطقی می‌زند. چه به لحاظ گذشت و کوتاه آمدن از یک سری از پارامترها و مشخصه‌های اخلاقی (پیشنهاد برداشتن لپ‌تاپی غیر از لپ‌تاپ متعلق به خود رها، خوشحال شدن از دریافت لباس‌ از دیگران و یا بی‌تفاوت بودن نسبت به فروش موی دختر خانواده) و چه به لحاظ رفتار غیرمنطقی در تصمیم‌گیری‌هایی که بار اقتصادی برای خانواده دارند و طبیعتا موضوع یادداشت منطبق بر این جنبه خواهد بود.

به طور واضح مشخص است که به دلیل نیاز مالی شدید، پدر خانواده دست به اقدامات اقتصادی می‌زند که پیش از وقوع، احتمال بسیار پایینی برای موفقیت دارند. چیزی شبیه به مفهومی تحت عنوان بازی عادلانه یا FAIR GAMBLE که در علوم مالی وجود دارد و طبق یک اصل پایه‌ای، انسان عاقل اقتصادی وارد این بازی عادلانه که بازدهی مورد انتظار آن صفر است، نخواهد شد. این در حالی است که در فیلم می‌بینیم در دنیای واقعی و در فضای فیلم، علی‌رغم شرایط حتی بدتر از بازی عادلانه، پدر خانواده بدون توجه به ریسک، دست به معاملاتی می‌زند که احتمال موفقیت بالایی ندارند.

در واقع می‌توان مشاهده کرد که گویی مفهوم ریسک‌گریزی به هیچ وجه مورد توجه فرد قرار نمی‌گیرد و شخص تنها با امید واهی برای فراهم کردن نیازهای ضروری خانواده، دست به اقداماتی می‌زند که به شکل پیاپی با شکست مواجه می‌شود (به طور مثال خرید قهوه‌ساز بدون آزمایش سلامت آن با قیمت پایین و یا هزینه کردن تمامی پس‌انداز دخترش برای خرید لپ‌تاپی که در همان لحظه خرید هم مشخصا کار نمی‌کند، به امید اینکه شاید بتوان آن را تعمیر کرد). حتی پدر خانواده ریسک دزدی بودن وسیله را نیز به جان می‌خرد تا شاید بتواند قدری از سختی معیشتی خانواده‌اش بکاهد.

می‌توان دسته‌ای از تورش‌های رفتاری را نیز به رفتارهای پدر خانواده ارتباط داد. به عنوان مثال تورش ریسک‌پذیری در شرایط ضرر (Risk-Seeking in Loss Domains) که شرایطی است که طی آن فردی که با ضررهای قطعی مواجه شده، تمایل بیشتری به ریسک‌پذیری نشان می‌دهد (خرید لپ تاپ دست دوم با وجود شکست‌های متعدد پیشین). تورش اثر کمبود یا (Scarcity Effect) که بیان می‌کند کمبود منابع می‌تواند تمرکز فرد را به‌طور نامناسب بر حل مشکلات کوتاه ‌مدت معطوف کند و توانایی شناختی او برای ارزیابی منطقی ریسک‌ها را کاهش دهد (خرید لپ‌تاپ علی‌رغم احتمال دزدی بودن آن). یا تورش تمرکز بر راه‌حل فوری (Tunnel Vision) که بیان می‌کند در شرایط بحرانی، افراد ممکن است تنها بر راه‌حل‌های سریع و رادیکال تمرکز کنند و پیامدهای بلندمدت را نادیده بگیرند؛ می‌توان این تورش را به ریسک‌پذیری افراطی که پیش‌تر توضیح داده شد نیز مرتبط دانست.

تورش هزینه از دست رفته و یا Sunk Cost Fallacy به این مفهوم که فرد برای جبران ضرر خود در معامله پیشین، منابع باقیمانده‌اش را در یک معامله پرریسک جدید سرمایه‌گذاری کند. به نظر این تورش را می‌توان حتی در رفتار پسر خانواده هم مشاهده کرد که به سبب شرایط سخت و یا حتی تجریه خرید قهوه‌ساز خراب، دست به اقدامی عجیب برای جبران ضررهای پدر خانواده می‌زند.

شاید در وهله اول تمامی این مشکلات به دلیل نبود درآمد ایجاد شده باشند. جدا شدن از کار ثابت، شاید به طریقی که در فیلم توصیف شد بسیار نادر باشد؛ اما روی دادن آن از طرق دیگر بسیار محتمل است. شاید اگر پیش از ترک کار و در سنواتی که پدر خانواده در شغل ابتدایی خود شاغل بود دست به سرمایه‌گذاری از قبیل خرید انواع صندوق‌های سرمایه‌گذاری به‌ویژه صندوق درآمد ثابت و یا خرید انواع بیمه می‌زد و به نوعی یک درآمد غیرفعال و یا Passive Income ایجاد می‌کرد، این مشکلات ایجاد نمی‌شد و یا برای پدر خانواده زمان بیشتری می‌خرید تا بتواند پس از حادثه‌ای که اتفاق افتاد، ضمن حفظ روحیه، در جست و جوی شغلی مناسب‌تر باشد و تصمیمات منطقی‌تری بگیرد.

تاریخ انتشار : 1404/01/26
کد : 10316
تعداد بازدید: 958